آینده پژوهی چیست؟
با مطالعه این مقاله تصویری کلی از اینکه آینده پژوهی چیست و به چه کار می آید به دست خواهید آورد.
به نظر می رسد که انسان همواره دغدغه آینده را داشته و علاقه مند بوده که در زمان حال کارهایی انجام دهد که آینده مطابق میلش شکل بگیرد. نگرانی از آینده در طول تاریخ به شکل های گوناگونی پاسخ یافته است. مراجعه به فال بین ها و به اصطلاح غیب گو ها یکی از پاسخ هایی است که بشر به نگرانی خود از آینده داده است. امروزه نیز این دغدغه و نگرانی نسبت به آینده وجود دارد، ولی در عصر علم و فناوری، بشر مدرن پاسخی متفاوت به آن داده است، پاسخی مبتنی بر روش های معقول علمی. با وجود این، نمی توان انکار کرد که هنوز هم متأسفانه پاسخ های نامعقولی، مانند فال بینی، به این دغدغه و نگرانی داده می شود، حتی در جوامع کاملاً مدرن.
اما آنچه Futures Studies یا آینده پژوهی گفته می شود چیست؟
در این مقاله، طی ۱۲ نکته، آنچه را که باید درباره این رشته جدید دانشگاهی بدانید بیان کرده ایم:
۱- آینده پژوهی مبتنی بر پژوهش علمی است.
در آینده پژوهی با مطالعه جوامع و سازمان ها با روش های شناخته شده مورد تأیید جوامع علمی، تلاش می شود تجویزهایی فراهم شود تا در صورت اجرای مناسب آن تجویزها آینده ای مطلوب، در حد امکان، برای آن جامعه یا سازمان فراهم آید. مایه اصلی فعالیت آینده پژوهانه شناخت علمی جوامع، اجتماعات و سازمانها است. برای این منظور در رشته هایی چون علوم اجتماعی روش هایی توسعه یافته است که امروزه در آینده پژوهی هم به کار گرفته می شود. علاوه بر روش های شناخته شده با رشد علم و فناوری روش های جدید هم با یاری پژوهش های آینده نگرانه آمده است. روش های مبتنی بر داده کاوی یکی از این روشها است. با پدید آمدن کلان داده ها، مثلاً به واسطه ظهور شبکه های اجتماعی پرطرفدار، روشهایی برای داده کاوی توسعه یافته است که می توان با به کارگیری آنها حالات ذهنی جمعی را تا حدی کشف کرده و بر اساس آنها دانشی مفید مانند دانشی که به کار بازاریابی می آید تولید کرد.
۲- آینده پژوهی فعالیتی است که تحت تأثیر ارزش ها قرار دارد.
این ارزش ها هستند که هدف آینده پژوهی را تعریف می کنند. سازمان به سازمان و جامعه به جامعه ارزش های اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، دینی و … تا درجاتی تغییر می کند و لذا تعریف این جوامع و سازمانها از آینده مطلوب ممکن است تا درجاتی با هم فرق داشته باشد. این ارزش ها هستند که آینده پژوهان را به سمت تحقق اهداف خاصی سوق می دهند. به این ترتیب تا ارزش های سازمانی یا اجتماعی مشخص نشود و اعضای یک سازمان در خصوص آنها به توافق نسبی نرسند تعریف آینده مطلوب با مشکلاتی مواجه خواهد بود. و تا آینده مطلوب تعریف نشود، سوگیری فعالیت آینده پژوهانه با بلاتکلیفی مواجه خواهد بود.
۳-در آینده پژوهی باید همه عوامل موثر را به درستی لحاظ کرد.
در آینده پژوهی تلاش می شود که ابتدا عوامل تأثیرگذار در شکل گیری پدیده های اجتماعی و سازمانی (مثل تورم و نارضایتی سازمانی) مشخص شود. بعد از این مرحله با تدوین تجویزهایی که عمدتاً ناظر بر تغییر این عوامل است، تلاش می شود که این عوامل طوری تغییر یابند که اهداف مطلوب محقق شود. باید توجه کرد که این عوامل در آینده پژوهی از دو نوع است: الف) عوامل فیزیکی و تکنیکی، ب) عوامل اجتماعی و انسانی. عوامل فیزیکی و تکنیکی مانند تنگه هرمز و موشکهای بالستیک است و عوامل اجتماعی مانند نگرانی جامعه از گرانی کالایی خاص، گرایش مردم به ارزش هایی معین، وجود ساختارهای اجتماعی نهادینه شده و … است. آینده پژوه ها با مطالعه این دو دسته عامل، تجویزهای آینده سازانه خود را تدوین می کنند.
۴-آینده پژوهی صرفاً پژوهشی علمی بر اساس روش های علمی نیست.
علاوه بر این، نوآوری نیز نقشی اساسی در شکل گیری تجویزهای آینده پژوهانه ایفا میکند. اکنون نوآوری به عنوان یک پدیده انسانی مورد مطالعه علمی قرار گرفته است و دانشمندان توصیه هایی برای تقویت نوآوری و خلاقیت ارائه میدهند. آینده پژوهان در فعالیتهای خود از این روش های توصیه شده توسط دانشمندان استفاده می کنند. یکی از این روشها ذهن انگیزی (Brainstorming) است که طی آن افراد حاضر در جلسه به ایده های خلاقانه در خصوص حل یک مسئله یا استفاده از یک مزیت می رسند. در واقع آینده پژوهی با ترکیب دو مؤلفه به تدوین تجویزهای خود می پردازد:
یک) شناخت محیط و عوامل نوع الف و ب که پیشتر به آنها اشاره شد.
دو) نوآوری هایی برای شکل دادن به عوامل جدید نوع الف و ب.
ترکیب شناخت و نوآوری پشتوانه اساسی تجویزهای آینده پژوهی است.
۵-آینده پژوهی ، تجویزهایی عملیاتی ارائه می دهد.
هدف نهایی آینده پژوهی که شناخت و نوآوری مقدمات آن است، تدوین تجویزهایی است که اجرای آنها، خوشبینانه و تا حد امکان، منجر به شکل گیری آینده مطلوب گردد. فعالیت آینده پژوهی منجر به تجویزهای گوناگونی می شود. بر حسب اینکه نوع مشکلات سازمان چیست، و سازمان در چه مرحله ای از رشد و تعالی قرار دارد، آینده پژوه از میان انواع تجویزهایی که در چنته دارد برخی را انتخاب کرده و به سازمان توصیه می کند یا ترکیبی از آنها در اختیار سازمان قرار می دهد.
توضیح اینکه تجویز در معنای کلی کلمه یک امر هنجارین است که اجرای آن، سازمان را در جهت خاصی به حرکت می اندازد و جلوی حرکت سازمان در جهات دیگر را می گیرد. همان طوری که اشاره شد تجویزهای آینده پژوهانه انواع مختلفی دارد که هر کدام در سطحی از سازمان و در مقام خاصی از تحول سازمانی و برای حل مشکل خاصی مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از انواع تجویزهای آینده پژوهانه عبارت است از:
- چشم انداز
- سند راهبردی
- بسته سناریویی
- هشدار راهبردی
- نقشه راه
- تخمین اطلاعاتی
و … .
۶-آینده پژوهی پیشبینی آینده نیست.
آینده پژوهی دانش و روشی است که می آموزد چگونه می توان به مصاف آینده مبهم و پیچیده رفت، طوری که بتوان تا جای ممکن آینده ای مطابق با ارزش های مطلوب شکل داد. باید توجه کرد که تجویزهای آینده پژوهی قرار نیست قطعاً نتایج از پیش تعیین شده را به بار آورد. در دایره علوم اجتماعی امروز نمی توان چنین ادعایی را توجیه کرد. ما انسان ها همواره در نگاه به آینده تا درجاتی گرفتار عدم قطعیت هستیم. این عدم قطعیت دو ریشه اساسی دارد:
یک) تغییر و تحول آنچه واقعیت اجتماعی و سازمانی نامیده می شود. روابط علی موجود در دل واقعیت اجتماعی، بر خلاف روابط علی موجود در دل واقعیت فیزیکی که تصور میشود ثابت است، تغییر و تحول می پذیرد، چون انسان موجودی است که تحت تأثیر حالات ذهنی و نفسانی خود قرار دارد و همین باعث می شود که واقعیت اجتماعی و سازمانی در حال تغییر و تحول باشد.
دو) محدودیت انسان در دسترسی به منابع داده و نیز محدودیت روش شناسی های طراحی شده توسط انسان در بیرون کشیدن دانش از این منابع داده.
به این ترتیب، روشن می شود که چرا آینده پژوهی دانشی است که بخش مهمی از آن صرف مواجهه با عدم قطعیت ها می شود.
۷- «واقعیت» و «خبره» تنها منابع در دسترس آینده پژوهی است.
آینده پژوهی رایج امروز به دو منبع داده بیشتر دسترسی ندارد و همه کارهایی که می کند با استفاده از این دو منبع داده به انجام میرساند:
یک) واقعیت. بررسی واقعیت های گوناگون در دسترس، منشأ به دست آوردن مجموعهای از داده ها است که در شکل دادن به شناخت مورد نیاز آینده پژوهی نقش ایفا میکند.
دو) خبره. در مواردی نمی توان واقعیت را آنگونه که باید و شاید، به طور مستقیم، مورد بررسی قرار داده و از آن داده به دست آورد، در چنین مواردی نظر خبرگان اهمیت دارد. خبره بر اساس تجربه زیسته خود و نیز نشانه هایی که در طول زمان گمان می کند که از واقعیت مورد نظر دیده و با تحیل روندها و بر اساس بصیرت هایی که در طول زمان به دست آورده و نیز با توجه به کنش هایی که با واقعیت اجتماعی و سازمانی داشته و … داده ها و تحلیل هایی در اختیار آینده پژوه قرار می دهد که بسیار مغتنم است. آینده پژوه با تمرکز بر مواردی که خبرگان با هم واگرایی دارند و برگزاری پنل با محوریت چنین موضوعاتی امید دارد که دانش کارآمدی را به دست آورد.
۸- آینده پژوهی نیازمند تعامل با جوامع درون سازمانی است.
فعالیت آینده پژوهانه علی الاصول در تعامل با گروههای اجتماعی موجود در جامعه یا جریانهای درون سازمانی شکل می گیرد. کارآمدی تجویزهای آینده پژوهانه تا حدی وابسته به این است که آیا گروه های اجتماعی موجود در جامعه و جریان های درون سازمانی آن تجویزها را می پذیرند و قبول دارد یا خیر. در جریان آرا و ایده های گروه های مختلف قرار گرفتن و با آنها برای جرح و تعدیل مواضعشان تعامل کردن از رازهای مهم موفقیت طرح های آیندهپژوهانه است.
با وجود این، نمی توان گفت که آینده پژوهی به دنبال تجویزی است که رأی اکثریت آن را تأیید می کند. برای کارآمدی تجویزهای برآمده از آینده پژوهی به توافق نسبی گروه های مختلف نیاز است، اما این بدان معنا نیست که در آینده پژوهی صرفاً محتاج یک توافق نسبی بین گروه ها هستیم. در طی فرآیند آینده پژوهی تلاش می شود که گروه های مختلف بر سر منطق کار ب توافق برسند. در آینده پژوهی، هدف توافق نسبی صرف نیست، هدف شکل دادن به خرد جمعی و بهره برداری از این خرد جمعی است. در آینده پژوهی قرار است تجویزهای کارآمد بر اساس مباحثه و گفت وگو بین گروههای مختلف آشکار شود. چنین حالتی نوعی دستیابی به یک منطق است، نه فقط رسیدن به یک توافق نسبی.
۹- آینده پژوهی، مهندسی سیستم های اجتماعی- تکنیکی است
آینده پژوهی را می توان دانش به کارگیری و جهت دهی به سیستمهای اجتماعی-تکنیکی دانست. این تعریف از آینده پژوهی به این نکته اشاره دارد که در آینده پژوهی معمولاً با شناخت و تدوین تجویزهایی برای ایجاد تغییر در عوامل اجتماعی و تکنیکی به سمت ساختن آینده مطلوب حرکت می کنند.
اما باید به این نکته توجه کرد که در برخی از طرح های آینده پژوهی تأکید بر بعد اجتماعی بر تأکید بر بعد تکنیکی می چربد و در برخی از طرح ها بالعکس. به عنوان مثال در آینده پژوهی «تفکیک زباله»، اگر این تفکیک در مبدأ مد نظر باشد به نظر می رسد که عوامل اجتماعی اهمیت بیشتری پیدا می کند تا عوامل تکنیکی، و اگر این تفکیک در مقصد مد نظر باشد به نظر میرسد که عوامل تکنیکی اهمیت بیشتری پیدا می کند. در هر حال این دو دسته از عوامل معمولاً از هم جدا نیستند و هر دو معمولاً مورد توجه آینده پژوهان است.
۱۰- آینده پژوهی برای بهبود آینده فردی نیز کارآمد است.
گرچه در کتابهای آکادمیک حوزه آینده پژوهی بر آینده پژوهی فردی تأکید چندانی دیده نمی شود، ولی این مفهوم، یعنی آینده پژوهی فردی، معنادار است. به نظر می رسد که مفاهیم و روش های آینده پژوهی به نحوی قابل ترجمه به زندگی فردی یک انسان است و می توان از آن مفاهیم در آینده نگری و ساختن آینده فردی به نحوی الهام گرفت و استفاده کرد. به عنوان مثال در آینده پژوهی رایج تدوین بسته سناریویی مطرح است که در شرایط عدم قطعیت بسیار پرکاربرد است. در این شرایط برای مصاف با آینده مبهم و پیچیده میتوان سناریوهای محتمل را با روشهایی به دست آورد و سازمان را برای مواجهه با آنها آماده نمود. همین مفهوم در سطح فردی نیز قابل اجرا است. به عنوان مثالی دیگر، در آینده پژوهی رایج تعامل با حالات ذهنی انسانها برای رفتن به سمت آینده مطلوب اهمیت ویژه دارد، همین نکته در آینده پژوهی فردی نیز اهمیت دارد و فرد برای تحقق آینده مطلوب خود باید در ذهن خود خانه تکانی هایی انجام دهد.
۱۱- آینده پژوهی تمدنی هم معنادار است.
آینده پژوهی تمدنی هم در متون رایج آینده پژوهی چندان مورد توجه نیست، با وجود این این مفهوم معنادار است. دغدغه آینده پژوهی تمدنی تدوین راهبردهایی کارآمد برای تأثیرگذاری در روند شکل گیری تمدن های متفاوت و بدیل است. نظام ارزشی، نظام نظری و عملی، ساختارهای تکنیکی و اجتماعی، گفتمان و شبکه نیازها از مؤلفه های تمدن ساز هستند. در حوزه هر کدام از این مؤلفه ها و نیز در ترکیب آنها در کنار هم میتوان به آینده پژوهی پرداخت. با ارائه بدیل برای این مؤلفه های کلان که معمولاً منجر به بدیل اندیشی در دیگر مؤلفه ها نیز می شود می توان به تمدن آینده اندیشید.
۱۲- تخیل در آینده پژوهی جایگاهی رفیع و ویژه دارد.
آینده امری محتوم نیست و امری است امکانی. یعنی این امکان وجود دارد که بر حسب اراده و فعالیت انسانها آینده به نحوهای مختلف شکل بگیرد. اینکه کدام پژوهش علمی و کدام فعالیت نوآورانه برای ساختن آینده به انجام برسد تا حد زیادی وابسته به این است که کدام آینده ممکن را میخواهیم محقق کنیم. اینجاست که تخیل نقش بیبدیل خود را ایفا میکند. تخیل نقشی اساسی در ترسیم تابلوهایی دارد که آینده را مجسم می کنند.
گذشته محقق شده و گذشته و الان وجود ندارد، آنچه اهمیت دارد آینده است که قرار است به وجود بیاید و زندگی ما را دستخوش تغییر کند. ما باید بیاموزیم که چگونه با آینده مواجهه کنیم و در این مسیر از چه دانش و روشهایی می توانیم بهره ببریم. در هر موقعیتی که هستیم و هر مسئولیتی بزرگ و کوچکی که بر دوش داریم، از آینده پژوهی میتوانیم درسی بگیریم و وضعیت خود را بهبود ببخشیم.
منبع: مطالب این مقاله با الهام و استفاده از محتوایِ نخستین جلسه درس «روشهای آینده پژوهی» که توسط دکتر مصطفی تقوی در دانشگاه تهران ارائه شده، تنظیم شده است که توسط پژوهشگران دفتر توسعه فناوری های نرم و صنایع فرهنگی مورد انتشار قرار گرفته است.